مرجع رسمی آیت‌الله‌العظمی میرزا محمدعلی شاه‌آبادی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استاد عرفان عملی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

تعریف عارف کامل

عرفان

      حضرت آیت‌الله شاه‌آبادی را به‌حق می­توان یک عارف کامل نامید؛ چون ایشان در دو زمینه عرفان نظری و عملی رشد کرده بودند و کارهای زیادی نیز در این زمینه انجام داده بودند. در عرفان افراد فراوانی هستند که تلاش‌­های زیادی انجام داده­ اند، اما هر کدام در شاخه خاص خودشان (نظری یا عملی) فعالیت کرده‌‌اند؛ زیرا این دو عرفان کاملاً از یکدیگر مجزا هستند؛ یعنی نمی‌­توان گفت کسی که در زمینه عرفان نظری کار کرده است، حتماً در عرفان عملی هم سرآمد است؛ یا کسی که در عرفان عملی تلاش کرده است، در عرفان نظری هم بلندمرتبه خواهد بود. به عنوان نمونه ما انسان‌­هایی را شاهد هستیم که خیلی صاف و ساده بودند و در هیچ مکتب عرفانی هم درس نخوانده بودند، اما تقوا پیشه کرده بودند و بر اساس نظرات عرفایی همچون آیت‌الله شاه‌آبادی عمل کردند. در نتیجه به جلو حرکت کردند. خدا هم راه­‌های زیادی به آن‌­ها نشان داد و آن‌­ها توانستند در زمینه عرفان عملی موفق شوند.

درواقع، عارف کامل به عارفی گفته می‌­شود که هم خودش را نجات دهد و هم دیگران را. لذا آیت‌الله شاه‌آبادی در بحث عرفان عملی واقعاً کامل هستند و در کنار آن هم پشتوانه عرفان نظری را به همراه دارند.

 

منبع: مصاحبه با دکتر عباس گوهری

  • ۰
  • ۰

هدایت برای همه

       ایشان بسیار عنایت داشتند به این‌که افرادی که مستعد هستند با دادن دستورالعمل‌های خاص اخلاقی، پله‌پله آن‌ها را به مرتبه کمال نزدیک بکنند. ایشان از ساختن جوان‌ها و نوجوان‌هایی که در محضر ایشان بودند تا پیرمردها و کسبه بازاری که در نماز ایشان حاضر می‌شدند تا تربیت طلاب و فضلایی که بنا بود هادی و مبلّغ دین اسلام و مردم به دین اسلام باشند؛ همه این اقشار را در تربیت دینی و فعالیت‌های فرهنگی‌شان مورد نظر و مورد لحاظ داشتند.

یکی از بازاریان نقل می‌کند که آقای شاه‌آبادی یک بار در مسجد در صحبت‌هایشان ناراحت و عصبانی شدند؛ با تندی و ناراحتی اظهار می‌کردند که چرا افرادی که دور و برشان هستند قدمی برنمی‌دارند برای تکامل و خودسازی؛ اگر واقعاً نمی‌خواهید آدم بشوید، من خودم را این‌قدر به زحمت نیندازم، و بسیار ناراحت بودند که چرا از اطرافیان ایشان، که این‌همه خود را به زحمت می‌اندازد برایشان، قدم‌های جدی‌تر برنمی‌دارند.

این آقا نقل می‌کند من و دو نفر دیگر بعد از صحبت‌های ایشان رفتیم به محضرشان و گفتیم آقا ما می‌خواهیم آدم بشویم، شما بگویید باید چه‌کار کنیم؟ ایشان وقتی مطمئن شدند که ما تصمیم جدی گرفتیم، چون قبلش با ما صحبت کردند، گفتند من سه دستور به شما دارم و به این دستورها عمل کنید و بعد بیایید برای مرحله بعد پیش من. این آقا انسان عادی است. طلبه علوم دینی نیست. نقل می‌کند که آقا فرمودند که مطلب اول: مقید باشید نمازتان را اول وقت بخوانید؛ هر جا هستید، صدای اذان آمد، بروید سراغ نماز و اگر ممکن است به جماعت. دستور دوم: در کاسبی انصاف داشته باشید و به حداقل منفعت راضی باشید. دستور سوم: برای ادای حقوق الهی و خمس و سهم امام و واجباتی که از نظر اقتصادی به گردنتان است، اگرچه شارع مقدس گفته یک سال صبر کنید، ولی شما ماه به ماه حساب کنید؛ ببینید منفعت کسب‌تان در این ماه چقدر بوده، سهم امام را پرداخت کنید.

این آقا نقل می کند ما این سه دستور را یک ماه عمل کردیم. بعد از یک ماه، یک روز از بازار رد می‌شدیم، صدای اذان بلند شد. وارد مسجد شدیم. نماز داشتیم می‌خواندیم، عالم بزرگواری امامت جماعت را داشتند. نگاه کردیم دیدیم سر نماز گاهی اوقات آقا هستند و گاهی نیستند. بعد از نماز خدمت آقا عرض کردیم: «آقا بعضی اوقات سر نماز نبودید.» این عالم بزرگوار که فهمیدند ما قدرتی پیدا کردیم، عذرخواهی کرد، گفت: «قبل از اینکه به نماز بیایم، با اهل منزل اختلافم شد و بحثی کردم. آنجا سر نماز گاهی ذهنم به منزل می‌رفت. آن هنگام به نظر شما نبودم.» به ایشان می‌گوید که ما با  یک ماه گوش کردن به دستور آقا چنین قدرتی پیدا کردیم و البته بعد خدمت آقا رفتیم و ادامه دادیم و توفیقاتی پیدا کردیم که بعد برای ما نقل نکردند.[1]

 

[1]  راوی: حجت‌الاسلام سعید شاه‌آبادی

  • ۰
  • ۰

استادان تهرانی

نصرالله شاه‌آبادی

ایشان در تهران اساتید متعددی را درک کردند، از جمله: اصول و بخشی از فقه را نزد آیةالله میرزا محمدحسن آشتیانی _ از شاگردان شیخ انصاری و صاحب کتاب بحرالفوائد _ فراگرفتند. فلسفه را نزد آیةالله میرزا ابوالحسن طباطبایی اصفهانی (جلوه) و عرفان نظری را نزد آیةالله میرزا هاشم گیلانی اشکوری آموختند. در عرفان عملی نیز اساتیدی داشتند، ولی هیچ‌گاه از آن‌ها اسم نمی‌آوردند و نام آن اساتید همیشه مکتوم بود.

ایشان در تهران غیر از علوم حوزوی، تحصیلات دیگری هم داشتند. برای مثال نزد استاد عبدالرزاق خان سرتیپ، ریاضی می‌خواندند.

 

راوی: آیت‌الله نصرالله شاه‌آبادی

منبع: حدیث نصر، ص 112