مرجع رسمی آیت‌الله‌العظمی میرزا محمدعلی شاه‌آبادی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حوزه علمیه قم» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

حرف‌های کفری!

نصرالله شاه‌آبادی

در جلسه‏‌ای که به همراه آقای رفسنجانی در خدمت امام بودیم، ایشان در‏ خصوص رابطه‌‌‏شان با مرحوم پدرم  مطالب جالبی را فرمودند؛ از جمله فرمودند که نخستین بار که استاد را دیدم، ایشان با مرحوم‏ آیت‏‌الله حائری، مؤسس حوزه علمیه قم، در حال بحث بودند. در کنار ایشان عده‏ دیگری نیز نشسته بودند و به بحث آن‌‌ها گوش می‏دادند و احیاناً در بحث شرکت‏ می‌‏کردند. من هم در گوشه‌‏ای به انتظار ایستادم. پس از تمام شدن بحث، از ایشان تقاضای درس فلسفه داشتم، اما زیر بار نرفتند.

در همان حال که ما‏ راه می‌‏رفتیم، مردم و بازاری‌‌ها می‌آمدند و خدمت‌‌شان سلام می‌‏کردند و پس از عرض‏ ادب، از ایشان سؤال‌‌هایی می‏‌کردند. مرحوم آقای شاه‌‌آبادی جواب‌‌هایی می‏‌دادند که‏ متناسب با سطح فکری این افراد نبود. از این رو به ایشان عرض کردم: «آقا، جواب‌‌های شما‏ برای این افراد قابل فهم نیست. شما چرا این مطالب را می‌‏گویید؟» ایشان فرمودند: «بالآخره این‌‌قدر هست که این حرف‌‌های کفری به گوش آن‌‌ها بخورد؛‏ حرف‌‌هایی که مردم کفرش می‌‏‌دانند.»[1]

 

راوی: آیت‌الله نصرالله شاه‌آبادی

 

[1] پا به پای آفتاب، ج 3، ص 254

  • ۰
  • ۰

بزرگان پای درس

آیت‌الله نورالله شاه‌آبادی

در زمان قبل ازرفتن ایشان به قم و در ایام قم و باز هم پس از بازگشت‌شان، مجالس درس را برای طلاب و پژوهندگان روحانی داشتند؛ از جمله خاطرم هست که مرحوم آقای حاج سید موسی مازندرانی و آقای حاج هاشم آملی، که هر دو از دنیا رفته‌اند، قبل از اینکه به قم بروند، در تهران از محضر ایشان استفاده می‌کردند. دیگران هم بوده‌اند، ولی من این دو بزرگوار را به خاطر دارم. سپس در قم مجالس درس ایشان، مجالس فوق‌العاده و قابل استفاده بوده است که مرحوم امام (رضوان الله تعالی علیه)، در مدت 7 سال که مرحوم والد در قم بودند، از جمله کسانی بودند که از محضر ایشان استفاده کردند.

شرح برخورد ایشان و نوع درخواست استفاده از ایشان را خود مرحوم امام این‌چنین فرمودند: «من در مدرسه فیضیه در سالن زیر کتابخانه ایشان را دیدم و توسط برادرزاده ایشان، مرحوم آقای حاج محمدصادق شاه‌آبادی، به ایشان معرفی شدم. از آنجا که حرکت کردم، از ایشان خواستم که برای من درسی را مقرر بفرمایند. ابتدا زیر بار این خواسته نمی‌رفتند تا اینکه قبول کردند درسی از فلسفه برای من بگویند. من به عرض‌شان رساندم که فلسفه خوانده‌ام، ولیکن آنچه که مورد نیاز من هست فلسفه نیست، عرفان است. ایشان باز از اینکه بپذیرند، امتناع می‌کردند. بالاخره تا نزدیکی‌های منزل پذیرفتند که این درس را خصوصی بگویند. ‍در این مجلس خصوصی تعدادی بودند، از جمله: مرحوم آیت‌الله آقای خلیل کمره‌ای، آقای حاج سید موسی مازندرانی رهنما، مرحوم حاج محمدصادق شاه‌آبادی، مرحوم آخوند ملا علی، آیت‌الله هاشم آملی و مرحوم امام.

 

راوی: آیت‌الله نورالله شاه‌آبادی

  • ۰
  • ۰

اختران فروزان

آیت‌اللّه میرزا محمدعلى شاه‌آبادى، فرزند میرزا محمدجواد مجتهد اصفهانى، از رجال بزرگ و دانشمندان و اساتید سترگ حکمت و فلسفه و علوم غریبه و فقه و اصول در زمان خود بوده و ترجمه‌اش در غالب کتب تراجم عصرى زینت آن کتاب گردیده.

و این نگارنده، هم در جلد اول کتاب آثار الحجه خود که تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم است، به مناسبت خدماتش به حوزه، ترجمه‌اش را نگاشته‌ام و در اینجا هم به مناسبت مدفنش مى‌نگارم. آن جناب در سال 1292ق در اصفهان متولد شده و نخست از والد معظمش که از اکابر علما و شاگردان صاحب جواهر و مسلم الاجتهاد بوده، به تحصیلات علمى پرداخته.

سپس در اصفهان در حوزه درس برادر بزرگ خود، آقا شیخ احمد مجتهد، معروف به حسین‌آبادى اصفهانى که اجتهادش پیش از بلوغ مصدَّق بوده و نیز در حوزه درس میرزا هاشم چهارسوقى حاضر و به تکمیل مراتب علمیه پرداخته. سپس هجرت به تهران نموده و از محضر و دروس آیت‌اللّه حاج میرزا محمدحسن آشتیانى و میرزا هاشم گیلانى استفاده نموده. و پس از آن مهاجرت به نجف اشرف کرده و به محضر و ابحاث استدلالى آخوند خراسانى و حاج میرزا حسین خلیلى و میرزا محمدتقى شیرازى حاضر و استفاده سرشار کرده، تا آنکه به مقام رفیع، بلکه اعلاى اجتهاد و استنباط رسیده و مورد تصدیق و تأیید اکابر وقت شده.

و از نجف به ایران مراجعت و رحل اقامت در طهران، در خیابان شاه‌آباد افکنده و ازاین‌رو به شاه‌آبادى معروف [شده]. و در سال 1347ق به قم آمده و حدود هفت سال اقامت (یعنى تا سال 1354ق) به افاده و تربیت فضلا پرداخته. و در سال مزبور به طهران بازگشته و در مسجد جمعه به اقامه جماعت و ترویج دین و تفسیر قرآن مبین و تدریس فقه و اصول و معقول و منقول مشغول شده و مبانى علمى خود را به رشته تحریر درآورده تا در اوایل ماه صفر 1369ق که به رحمت ایزدى پیوسته. و با تجلیل و عزت فراوان تشییع و در جوار حضرت عبد العظیم حسنى علیه‌السلام و امامزاده حمزه در کنار قبر شیخ بزرگوار ابوالفتوح رازى مدفون شده است.

 

آثار و تألیفاتى علمى دارد که مى‌نگارم:

1- الانسان و الفطرة

2- الایمان و الرجعة

3- حاشیه بر کفایه آخوند خراسانى

4- القرآن و العترة

5- مرام اسلام

6- منازل السالکین در عرفان

و غیر این‌ها، فرزندان فاضلى دارد که چهار تن از آن‌ها در قید حیات و به خدمات دینى و روحى اشتغال دارند و یکى از آن‌ها هم به نام حاج میرزا مهدى شاه‌آبادى که نماینده مجلس شورا هم بوده، در جزیره مجنون عراق شهید و در بهشت زهرای تهران در جمع شهیدان مدفون گردید.

 

منبع: محمد شریف رازی، اختران فروزان ری و تهران، ج 1، ص 243