مرجع رسمی آیت‌الله‌العظمی میرزا محمدعلی شاه‌آبادی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مجله حکومت اسلامی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

آیت الله شاه آبادی          این نکته را نباید فراموش کرد که تبحر آیت‌اللّه شاه‌آبادی و برجستگی و کمالات او، تنها در عرفان یا فلسفه خلاصه نمی‌شد. به اعتقاد پاره‌ای از خوشه‌چینان خرمن وجود او، مهارت ایشان در فقه و اصول بیش از فلسفه بوده و جنبۀ عرفانی ایشان موجب مستور ماندن بعد فقهی و اصولی او گشته است. او با آنکه در ایران به اجتهاد نائل شده بود، به عراق رفت و هفت سال در نجف اقامت گزید و در درس مرحوم آخوند خراسانی شرکت کرد. علاقه و ارادت ایشان به صاحب کفایه در حد عشق بود، تا جایی که برای او جملۀ «روحی فداه» را در شرحی که بر کفایه نگاشته است، به کار می‌برد و معتقد بود: «آخوند عقل مجسم است.» پس از آخوند هم به سامرا رفت و تأدباً  در درس میرزا محمدتقی شیرازی شرکت جست. او یکی از آن شش نفری بود که از میرزای شیرازی اجازۀ اجتهاد دریافت نمود.[1]

علاوه بر این همه، آقای شاه‌آبادی ریاضیات را به‌خوبی می‌دانست و در علوم غریبه چون جفر، رمل و اسطرلاب مهارت کامل داشت و به زبان فرانسه نیز مسلط بود، چنانکه در خطابه و شعر[2] نیز برجستگی بالایی داشت.[3]

 

منبع: جعفرپیشه فرد، مصطفی، «اندیشۀ سیاسی آیت‌الله شاه‌آبادی و نقش آن در اندیشۀ سیاسی امام خمینی (س)»، مجله حکومت اسلامی، سال هفتم، شماره دوم، ص 82-102

 

[1] نک به عارف کامل، ص 13، 11، 22، 23، 25 و 61.

[2] شعری از ایشان در دسترس نیست که بتوان مدعی شد در این نحله دارای برجستگی بوده‌اند. (و)

[3] نک به همان، ص 11، 26 و 25.

  • ۰
  • ۰

استاد امام خمینی در عرفان و اخلاق

بخشی از اندیشۀ سیاسی و نگاه‌های تیزبین عارف و فقیه اهل بیت، جناب شاه‌آبادی، توجه دقیق به مقولۀ استقلال اقتصادی و تأثیر آن در عرصۀ سیاست و فرهنگ است. او در زدودن اندیشۀ خواب‌آلودۀ بعضی غافلان و نادانان (غَفَله و جَهَله) که از استفاده از صنایع دشمن خرسندند و می‌گویند: «خداوند عالم آن‌ها را خر و حمال ما قرار داده»، می‌فرماید: «حمال کسی است که پنبه را یک من شش قران به دشمن می‌دهد و یک من ششصد تومان، بل متجاوز، از او می‌خرد. حال مشاهده کن و ببین خر کیست؟ و آیا این نعمت است که آن را تشکر کنی؟ یا آنکه از جهت عدم اعمال قوۀ عاقله و عامله، خود را مورد انتقاد خداوند کرده‌ایم.[1]»

او معتقد است باید به درگاه الهی استغفار کنیم از این‌همه بی‌عملی و هدر دادن امکانات و در نتیجه عقب‌ماندگی صنعتی و اقتصادی. باید بی‌حسی خود را به حس، و بی‌غیرتی را به غیریت تبدیل کنیم و با عمل کردن به آیۀ شریفۀ «جاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنافِقینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ[2]» و آیۀ «وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُم[3]» کفار را در امتعۀ خود کشته و با ترک مخالطه و مراوده با آن‌ها، بر آن‌ها خشم نماییم و در مقام آن برآییم که امتعۀ مسلمین را مغتنم شماریم و حوائج را به خود آن‌ها و در خود آن‌ها اداره نماییم.[4]

چندین دهه بعد از ابراز چنین اندیشه‌هایی، که ذهن عارف روشن‌ضمیری همچون شاه‌آبادی را به خود معطوف کرده بود، تبلور آن را در شعارهای استقلال‌خواهی مردم ایران در انقلاب اسلامی و درس‌هایی که از رهبر فرزانۀ خود در این زمینه آموختند، شاهدیم.

 

منبع: جعفرپیشه فرد، مصطفی، «اندیشۀ سیاسی آیت‌الله شاه‌آبادی و نقش آن در اندیشۀ سیاسی امام خمینی (س)»، مجله حکومت اسلامی، سال هفتم، شماره دوم، ص 82-102

 

[1] شذرات المعارف، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی، ص 82

[2] توبه 73

[3] نساء 89

[4] شذرات المعارف، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی، ص 82-83

  • ۰
  • ۰

آخوند را کشتند

سیره سیاسی آیت‌الله شاه‌آبادی

استادان آیت‌الله شاه‌آبادی رهبران سیاسی بزرگی چون مرحوم آخوند خراسانی (از رهبران سه‌گانۀ مشروطه) بودند که ایشان قبلاً برای رهبری بهتر قیام، تصمیم گرفت به ایران بیاید. روز قبل از حرکت، آیت‌الله شاه‌آبادی با ایشان ملاقات داشته و ایشان را در سلامت کامل دیده بود. صبح روز مقرر برای حرکت به ایران، آخوند خراسانی رحلت می‌کنند، آیت‌الله شاه‌آبادی که ایشان را عقل مجسم می‌دانست و بعد از نامش «روحی له فداه» به کار می‌برد، کراراً می‌فرمود ایشان را کشتند.[1]

 

[1] مجله حکومت اسلامی، شماره 24، سال 1381، ص 87 ـ 83