مرجع رسمی آیت‌الله‌العظمی میرزا محمدعلی شاه‌آبادی

  • ۰
  • ۰

اطاعت مادر

نصرالله شاه‌آبادی

پس از مدتی اقامت در سامرا، مادربزرگ ما که همراه ایشان بود، از وی می‌خواهد که به اصفهان برگردند. پدر ما برای اینکه با منع میرزا مواجه نشود، تصمیم می‌گیرد که بی سر و صدا و بدون اطلاع به میرزای شیرازی از سامرا حرکت کند و به ایران بیاید. میرزا مطلع می‌شوند و به منزل والد می‌آیند.

مرحوم والد می‌فرمود: اول صبح دیدم مرحوم میرزا به منزل ما وارد شدند و داخل ایوان عصا را به زمین زدند و گفتند: «میرزا محمد علی! رفتن به ایران بر تو حرام است.» و دو سه مرتبه این مطلب را فرمودند. به ایشان عرض کردم: «آقا من را بینالمحذورین قرار ندهید. مادر من چنین اصراری دارند و اگر اطاعت نکنم، عاق ایشان می‌شوم؛ اجازه بدهید من بروم و انشاءالله برگردم و در خدمت شما باشم.» میرزا با این درخواست موافقت کردند و ایشان به ایران آمدند، ولی به خاطر مشکلات مختلف، دیگر نتوانستند از ایران به سامرا برگردند.

 

راوی: آیتالله نصرالله شاهآبادی

منبع: حدیث نصر، ص 117

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">