اکنون قلم را مصروف مینماییم در بیان «مراتب حضور قلب» و از برای آن، مراتب و مقاماتی است بسیار [...]؛ اول مرتبه حضور قلب در باب عبادات، حضور قلب در عبادات است اجمالاً، و آن از برای همه کس میسور است. و آن، چنان است که انسان [...] از اول عبادات تا آخر آن، به طور اجمال، قلب را به این معنی که اشتغال به ثنای معبود دارد، متوجه و حاضر کند [...] مثل آنکه شاعری مدیحهای برای کسی بگوید و به طفلی بفهماند که این در مدح فلان است، ولی او نداند که ممدوح را با چه و به چه، مدح و ثنا کرده. او اجمالاً میداند که مدح میکند، گرچه تفصیلاً نداند.
همینطور اطفال دبستان معارف محمدی (ص) [...] گرچه خود نمیدانند که چه ثنایی میگویند، ولی اول مرتبه کمال عبادات آنها آن است که قلب آنها در عبادات حاضر باشد، که ثنای حق میکنم به ثنایی که حق تعالی برای خود فرموده [...]، بلکه اگر ثنا گویی به لسان اولیا کند، بهتر است، زیرا از شوائب کذب و نفاق خالی شود.[1] زیرا که در عبادات و خصوصاً در نماز، ثناهایی است مشتمل بر دعاوی [...] و در اوضاع، مثل رفع ید در تکبیرات و سجده [...]، و برای هر کس میسور نیست [...] و در ادعیه شریفه [...] نظیر آن بسیار است، که برای هر کس میسور نیست دعوت به آن دعاها؛ مثل بعضی فقرات دعای شریف کمیل.[2] در این موارد، شیخ کامل، شاهآبادی روحی فداه میفرمودند:
«خوب است شخص داعی در این مقامات به لسان خودِ مصادر دعا علیهمالسلام دعا کند.»
منبع: سرّالصلوة، امام خمینی (ره)، چاپ پنجم، ص 17-18؛ برگرفته از عارف کامل، ص 117-119
[1] خداوند به موسی علیهالسلام فرمود: «موسی مرا با زبانی بخوان که با آن هرگز گناه نکرده باشی.» لذا شایسته است که با دل و زبان خدای خود را بخوانیم که معصیتی از آن صادر نشده باشد و چون این مقدور نیست، پس سزاست ادعیه را به لسان ائمه اطهار علیهمالسلام خواند.
[2] امام خمینی (ره) در نامه عرفانی خود به خانم فاطمه طباطبایی چنین میفرمایند: «امیرالمؤمنین سلاماللهعلیه در دعای کمیل عرض میکند: فهبنی یا الهی و سیدی و مولای و ربی، صبرت علی عذابک، فکیف اصبر علی فراقک. منِ کوردل تا کنون نتوانستهام این فقره و بعضی فقرات دیگر این دعای شریف را بهجد بخوانم، بلکه آن را از زبان علی علیهالسلام میخوانم و ندانم آن چیست که صبر بر آن، از عذاب خدا در جهنم مشکلتر است... ما کوردلان نمیتوانیم این معانی فوق فهم بشری را ادراک و تصدیق کنیم.» (ره عشق، ص 34)