مرجع رسمی آیت‌الله‌العظمی میرزا محمدعلی شاه‌آبادی

۴۳ مطلب در مرداد ۱۴۰۱ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

انسان چندبعدی

حجت‌الاسلام سعید شاه‌آبادی

دوره سوم اقامت ایشان در تهران 15 سال بود. در این دوره توانستند تشکل‌ها و تجمع‌های اسلامی را سازماندهی و قانونمند کنند؛ تجدید بیعت و تجدید عهد کنند و افراد را جمع کنند و آن‌ها را با موازین اخلاقی اسلام آشنا و متهعد کنند و هم با موازین سیاسی‌اجتماعی اسلام. اصلاً آیت‌الله شاه‌آبادی یک انسان یک‌بعدی که فقط متوجه مسائل عبادی و عرفانی باشد و غافل از مسائل سیاسی و اجتماعی، نبود. بعضی‌ها عرفان را غلط و اشتباه فهمیده‌اند؛ اینکه همین‌طور منحصر بشود و یک‌بعدی به مسائل اجتماعی فقط  نگاه بکند و از مسائل اخلاقی و خودسازی انسان‌ها غفلت بکند. آیت‌الله شاه‌آبادی این‌طوری نبود و عرفان این‌طور در محضر ایشان تعریف نشده بود.

 

راوی:حجت‌الاسلام سعید شاه‌آبادی

  • ۰
  • ۰

استاد امام خمینی در عرفان و اخلاق

بخشی از اندیشۀ سیاسی و نگاه‌های تیزبین عارف و فقیه اهل بیت، جناب شاه‌آبادی، توجه دقیق به مقولۀ استقلال اقتصادی و تأثیر آن در عرصۀ سیاست و فرهنگ است. او در زدودن اندیشۀ خواب‌آلودۀ بعضی غافلان و نادانان (غَفَله و جَهَله) که از استفاده از صنایع دشمن خرسندند و می‌گویند: «خداوند عالم آن‌ها را خر و حمال ما قرار داده»، می‌فرماید: «حمال کسی است که پنبه را یک من شش قران به دشمن می‌دهد و یک من ششصد تومان، بل متجاوز، از او می‌خرد. حال مشاهده کن و ببین خر کیست؟ و آیا این نعمت است که آن را تشکر کنی؟ یا آنکه از جهت عدم اعمال قوۀ عاقله و عامله، خود را مورد انتقاد خداوند کرده‌ایم.[1]»

او معتقد است باید به درگاه الهی استغفار کنیم از این‌همه بی‌عملی و هدر دادن امکانات و در نتیجه عقب‌ماندگی صنعتی و اقتصادی. باید بی‌حسی خود را به حس، و بی‌غیرتی را به غیریت تبدیل کنیم و با عمل کردن به آیۀ شریفۀ «جاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنافِقینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ[2]» و آیۀ «وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُم[3]» کفار را در امتعۀ خود کشته و با ترک مخالطه و مراوده با آن‌ها، بر آن‌ها خشم نماییم و در مقام آن برآییم که امتعۀ مسلمین را مغتنم شماریم و حوائج را به خود آن‌ها و در خود آن‌ها اداره نماییم.[4]

چندین دهه بعد از ابراز چنین اندیشه‌هایی، که ذهن عارف روشن‌ضمیری همچون شاه‌آبادی را به خود معطوف کرده بود، تبلور آن را در شعارهای استقلال‌خواهی مردم ایران در انقلاب اسلامی و درس‌هایی که از رهبر فرزانۀ خود در این زمینه آموختند، شاهدیم.

 

منبع: جعفرپیشه فرد، مصطفی، «اندیشۀ سیاسی آیت‌الله شاه‌آبادی و نقش آن در اندیشۀ سیاسی امام خمینی (س)»، مجله حکومت اسلامی، سال هفتم، شماره دوم، ص 82-102

 

[1] شذرات المعارف، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی، ص 82

[2] توبه 73

[3] نساء 89

[4] شذرات المعارف، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی، ص 82-83

  • ۰
  • ۰

اطاعت از مادر

اطاعت از مادر

     پس از مدتی اقامت در سامرا، مادربزرگ ما که همراه ایشان بود، از وی می‌خواهد که به اصفهان برگردند. پدر ما برای اینکه با منع میرزا مواجه نشود، تصمیم می‌گیرد که بی سر و صدا و بدون اطلاع به میرزای شیرازی از سامرا حرکت کند و به ایران بیاید. میرزا مطلع می‌شوند و به منزل والد می‌آیند.

مرحوم والد می‌فرمود: اول صبح دیدم مرحوم میرزا به منزل ما وارد شدند و داخل ایوان عصا را به زمین زدند و گفتند: «میرزا محمد علی! رفتن به ایران بر تو حرام است.» و دو سه مرتبه این مطلب را فرمودند. به ایشان عرض کردم: «آقا من را بینالمحذورین قرار ندهید. مادر من چنین اصراری دارند و اگر اطاعت نکنم، عاق ایشان می‌شوم؛ اجازه بدهید من بروم و انشاءالله برگردم و در خدمت شما باشم.» میرزا با این درخواست موافقت کردند و ایشان به ایران آمدند، ولی به خاطر مشکلات مختلف، دیگر نتوانستند از ایران به سامرا برگردند.

 

راوی: آیتالله نصرالله شاهآبادی