درسهایی که ایشان در مسجد داشتند، یک زمانی بود که کارهای عمومی را انجام میدادند؛ برای اینکه مردم بتوانند درست نماز بخوانند و درست روزه بگیرند و هم زندگی آنها تأمین بشود. بعد یک زمانی برای افرادی که خاص بودند، تفسیر قرآن و معارف اسلامی و عرفان را درس میدادند؛ البته درس عرفان را افراد مخصوص میآمدند، نمیتوانستند درک عرفان بکنند.
محل تشکیل این کلاسها گاهی اوقات در منزل بود که افراد خاص میآمدند. چون که در مسجد جامع نماز میخواندند، از درِ جنوبی مسجد جامع میآمدند به طرف بازارچه آهنگرها. نزدیک مسجد که آنجا منزلشان بود، افراد مخصوص میآمدند و از ایشان درس عرفان میگرفتند؛ چون عرفان مقدماتی داشت که این مقدمات را باید خدمتشان انجام میدادند و اگر این مقدمات نبود، عرفان برای آنها سخت بود و گاهی اوقات از راه عقل خارج میشدند، دیوانه میشدند.[1]
راوی: حسن شاهآبادی
[1] مصاحبه با حسن شاهآبادی
عالی بود واقعا استفاده کردم موفق باشید